اگر فارکس را میدان جنگی پر از مین در نظر بگیریم، نمودار فارکس به‌عنوان یک ردیاب مین، به شما کمک خواهند کرد تا از وقوع هر اتفاق مخاطره آمیزی جلوگیری کنید. بازار مالی فارکس فضای پویایی است که گاهی حتی معامله‌گران حرفه‌ای و باهوش را به چالش می‌کند. هر معامله‌گر برای اینکه بتواند در این بازار موفق عمل کند باید به یکی از تحلیل‌های بنیادی یا تکنیکال یا بخشی از هر دو تسلط داشته باشد. کلید موفقیت در بازار فارکس بررسی دقیق حرکت قیمت در جفت ارزهاست.در این مقاله قصد داریم به بررسی انواع نمودار در فارکس بپردازیم و عملکرد هر کدام را با یکدیگر بررسی کنیم.
نمودار فارکس چیست؟
نمودارهای فارکس یا به‌عبارت دقیق‌تر نمودار قیمت، ارزش روز هر جفت ارز را در بازه‌های زمانی متفاوت (پنج دقیقه‌ای، یک ساعته، یک روزه یا هفتگی) به صورت بصری نمایش می‌دهد. این نمودارها برای معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زیرا عملکرد یک جفت ارز را در بازه‌های زمانی مختلف نشان داده و معامله‌گر فارکس می‌تواند با بررسی عملکرد قیمتی آن جفت ارز در گذشته تا زمان حال، رفتار بازار را در آینده پیش‌بینی کند.
معرفی انواع نمودار در فارکس
نمودارهای قیمتی را می توانید در صفحه های تحلیلی بروکرهای فارکس هم پیدا کنید. با این حال، مهم نیست که از چه روش معاملاتی استفاده می‌کنید، در هر صورت باید روش خواندن و تحلیل نمودارهای فارکس را بدانید و هیچ گزینه دومی وجود ندارد.در ادامه به بررسی رایج‌ترین نمودارهای فارکس یعنی نمودار خطی، میله‌ای و شمعی (کندالی) می‌پردازیم.
نمودار خطی
نمودار خطی یکی از ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین نمودارهای فارکس بوده و قیمت بسته شدن هر جفت ارز را با نقطه بر روی نمودار نشان می‌دهد. این نقاط با ترسیم خط به یکدیگر متصل می‌شوند و یک نمودار خطی را ایجاد می‌کنند. خواندن نمودارهای خطی بسیار آسان است و برای شناسایی روندها و داشتن یک دید کلی به معامله‌گر کمک می‌کند. از آنجایی که در نمودار خطی فقط قیمت بسته شدن هر جفت ارز را نشان می‌دهد، جزئیات دقیقی را نمی‌توان درباره رفتار آن جفت ارز به دست آورد.
چگونه نمودارهای خطی را بخوانیم؟
نمودارهای خطی فارکس نویز بازار را فیلتر می‌کند و از آنجایی که ساختار ساده‌ای دارد، معامله‌گران می‌توانند بر اساس الگوهای قیمتی سطوح حمایت و مقاومت خود را تعیین کنند.
مرحله اول:
ابتدا جفت ارز خود را تعیین کنید. همان‌طور که گفتیم نمودارهای خطی اطلاعات پیچیده‌ای به ما ارائه نمی‌کند؛ اما با اتصال قیمت‌های بسته شدن هر جفت ارز، می‌توانید رابطه بین دو ارز را شناسایی کنید. پس از انتخاب جفت ارز نوبت به انتخاب بازه زمانی می‌رسد. از آنجایی که نمودارهای خطی برای تعیین روندها مناسب هستند، بهتر است بازه‌ای را انتخاب کنید که دید کلی‌تر و به عبارتی تصویر بزرگ‌تری به شما ارائه دهد.
مرحله دوم:
در مرحله بعد باید قیمت‌های مختلف را مورد بررسی قرار دهید. اگرچه بیشتر نمودارهای خطی فقط قیمت پایانی جفت ارزها را نشان می‌دهند، اما بعضی از این نمودارها به شما اجازه می‌دهند که قیمت افتتاحیه، بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت آن دارایی‌ها را مشاهده کنید.
مرحله سوم:
پس از بررسی قیمت‌ها باید از خطوط روند استفاده کنید. خط روند یک نمایش بصری است که حمایت یا مقاومت یک روند صعودی یا نزولی را نشان می‌دهد. برای ترسیم خط روند فقط کافی است که سه یا چند نقطه در بالاترین نقطه قیمت بسته شدن رسم کنید تا سطح حمایت مشخص شود و سپس چند نقطه در پایین‌ترین قیمت بسته شدن درج کنید تا سطح حمایت نیز نمایان شود. پس از اتصال این نقاط، معامله‌گر به راحتی می‌تواند روند حرکت جفت ارز را ببیند و بسته به جهت روند خرید یا فروش کند.
نمودار میله‌ای
نمودار میله‌ای برخلاف نمودار خطی، رفتار دوره‌ای یک جفت ارز را نشان می‌دهد. در نمودار میله‌ای چهار قیمت نمایش داده می‌شود. قیمت افتتاحیه (O)، بالا (H)، پایین (L) و قیمت پایانی (C). به همین دلیل به نمودارهای میله‌ای، نمودارهای OHLC نیز گفته می‌شود. معامله‌گران در ترید روزانه معمولا از نمودار میله‌ای یک دقیقه‌ای استفاده می‌کنند.
در این نمودار هر دقیقه یک میله جدید با قیمت‌های دقیقه‌ای تشکیل می‌شود. نمودارهای میله‌ای برای تشخیص حرکات رو به بالا، نزولی و تغییرات قیمت برای دوره میله‌ای استفاده می‌شود. معامله‌گران روزانه که حرکت قیمت را با استفاده از نمودار میله‌ای ارزیابی می‌کنند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند، معامله‌گران پرایس اکشن نامیده می‌شوند. اطلاعات این نمودارها به مدیریت ریسک معامله گر کمک می کند.
چگونه نمودارهای میله‌ای را بخوانیم؟
همان‌طور که گفتیم، نمودارهای میله‌ای چهار قیمت را نمایش می‌دهند:
- قیمت افتتاحیه: اولین قیمتی است که معامله شده و در بخش افقی سمت چپ میله نشان داده می‌شود.
- قیمت بالا: بالاترین قیمتی است که در طول نوار معامله شده و در بخش عمودی در بالای نوار نشان داده می‌شود.
- قیمت پایین: پایین‌ترین قیمتی است که در طول نوار معامله شده و در بخش عمودی در پایین نوار نشان داده می‌شود.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمت معامله شده در طول نوار را نشان می‌دهد و در قسمت افقی در بخش راست میله نمایش داده می‌شود.
جهت و محدوده
جهت و مسیر قیمت با تعیین شدن نقاط افتتاحیه و بسته شدن، نمایان می‌شود. اگر پایه بسته شدن بالاتر از پایه افتتاحیه باشد، پس نتیجه می‌گیریم که قیمت در طول میله پیشرفت صعودی داشته است. اگر پایه بسته شدن زیر پایه افتتاحیه قرار گرفته باشد، قیمت در طول میله پیشرفت نزولی داشته است.
از آنجایی که قیمت‌ها با سرعت زیادی حرکت می‌کنند، خواندن نمودارهای میله‌ای به کمی تمرین نیاز دارد. اما همیشه به خاطر داشته باشید که قیمت‌های افتتاحیه همیشه در چپ نمودار و قیمت‌های بسته شدن در سمت راست نمودار قرار می‌گیرند.
نمودار شمعی
نمودارهای شمعی که با عنوان کندل استیک نیز شناخته می‌شود، یکی از نمودارهای محبوب برای تحلیل تکنیکال بوده و 300 سال پیش در ژاپن ابداع شده است. نمودار شمعی کاملاً مشابه با نمودار میله‌ای است. زیرا در این نمودار نیز چهار سطح قیمتی مختلف یعنی قیمت افتتاحیه، بالاترین قیمت، پایین‌ترین قیمت و قیمت بسته شدن نمایش داده می‌شود. اما چرا نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میله‌ای محبوب‌تر هستند؟ دلیلش این است که نمودارهای شمعی ویژگی‌های بیشتری را ارائه می‌دهند و درک قیمت‌ها را برای معامله‌گر فارکس آسان می‌کنند. معامله‌گران با استفاده از نمودارهای شمعی می‌توانند تصمیم‌گیری‌های معاملاتی سودمندتر و سریع‌تری انجام دهند.
چگونه نمودارهای شمعی را بخوانیم؟
برای اینکه بتوانیم بر اساس نمودارهای شمعی معامله کنیم، باید با اجزاء و ساختار آن آشنا شویم. نمودارهای شمعی مشابه نمودارهای میله‌ای هستند و همان چهار قیمتی را که قبلاً به اشاره کردیم، نمایش می‌دهند. اما چیزی که نمودارهای شمعی را از نمودارهای میله‌ای متمایز می‌کند، «بدنه» آن است. بدنه در نمودار شمعی به شکل شمع بوده و محدوده قیمت بین باز و بسته شدن را در همان روز نمایش می‌دهد. نمودارهای شمعی بر اساس رنگ و اندازه بدنه و طول سایه شمع تقسیم بندی می کنند:
رنگ های سبز یا سفید نشان دهنده بسته شدن قیمت بالاتر از میزان قیمت باز شدن است، در حالی که در شرایط معکوس (یعنی اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد) نمودارهای شمعی به رنگ قرمز یا سیاه تغییر پیدا می کنند. البته اگر قیمت باز و بسته شدن روی هم منطبق شود، شمع دوجی (به شکل صلیب) شکل می گیرد. شمع دوجی به شمع بلاتکلیفی هم معروف است، چون نشان دهنده برابری قدرت خریداران و فروشندگان در بازار است و همین موضوع باعث سردرگمی می شود.
از نظر اندازه بدنه، باید توجه کرد که بدنه بزرگتر شمع نشان می دهد که افراد بیشتری در سمت خرید یا فروش قرار دارند.
بررسی کندل ها از نظر طول سایه آن ها بسیار مهم است. اگر طول شمع به سمت بالا افزایش پیدا کند، فروشندگان و اگر طول شمع به سمت پایین افزایش پیدا کنند، خریداران وارد بازار شده اند.
با توجه به نکات بالا متوجه می شویم که توجه به اندازه و شکل و رنگ کندل ها در تفسیر نمودارها و بررسی روند بازار به شدت تاثیر گذار است.
معامله‌گران چگونه از اطلاعات این نمودار فارکس استفاده می‌کنند؟
- اگر بعد از شمع قرمز یا سیاه، شمع بعدی همچنان روند نزولی داشت، به این معنی است که فروشندگان مایل به فروش در بازار هستند. این ضعف باعث می‌شود که برخی از معامله‌گران پوزیشن‌های کوتاه (فروش) را آغاز کنند یا موقعیت‌های فروش خود را حفظ کنند.
- اگر بعد از شمع سبز یا سفید، شمع بعدی به حرکت صعودی ادامه دهد، به این معنی است که خریداران مایل به خرید در بازار هستند. این نقطه قوت باعث می‌شود که برخی از معامله‌گران پوزیشن‌های خرید را آغاز کنند یا پوزیشن‌های خرید قبلی خود را حفظ کنند.
سخن پایانی:
در این مقاله به معرفی سه نمونه از رایج‌ترین نمودارهای فارکس پرداختیم و نحوه عملکرد هر کدام را بررسی کردیم. همان‌طور که گفته شد، نمودارها بهترین ابزار بازار فارکس برای معامله‌گران تکنیکال هستند و به درک بهتر آن‌ها در رابطه با بازار کمک می‌کند. بر اساس هر نمودار می‌توان نحوه روند هر جفت ارز را در بازه‌های زمانی مشخص مشاهده کرد. رایج‌ترین نمودارهای فارکس شامل نمودارهای خطی، میله‌ای و کندال می‌شود که هر کدام اطلاعات مفیدی را به معامله‌گر ارائه می‌دهد و به مدیریت سرمایه معامله گر کمک زیادی می کند. از بین این سه نمودار، نمودار خطی آسان‌ترین نمودار بوده و نمودار کندل بیشترین اطلاعات را ارائه می‌دهد.