پنج‌شنبه, نوامبر 21, 2024

رشد اقتصادی چیست و چرا اهمیت زیادی دارد؟

معمولا سرتیترهای مهم خبری شامل ارقام تولید ناخالص ملی (GDP) می‌شوند و دلیل خوبی هم پشت این موضوع است. انتشار ارقام (GDP) توجهات زیادی را از طرف تریدرها و مشارکت‌کنندگان بازار به خود جذب می‌کند، چونکه این ارقام سیگنال‌های زیادی در خود دارند و باعث به حرکت درآمدن بازارهای مالی می‌شوند.

این مقاله، مفهوم رشد را از دیدگاه اقتصادی بررسی می‌کند و توضیح می‌دهد که چرا مهم است تا تریدرها باید درک کاملی از این موضوع داشته باشند.

رشد (GDP) چیست و چگونه گزارش می‌شود؟ (سازوکار آن چیست)

وقتی رسانه‌های خبری و مجله‌های اقتصادی به رشد اشاره می‌کنند، منظور تولید ناخالص ملی (GDP) است. شاخص (GDP)، میزان ارزش کالاهای تولید شده و خدمات ارائه شده را توسط کشورها در یک سال اندازه می‌گیرد و به عنوان نشانگر سلامت اقتصاد آن کشور عمل می‌کند. درواقع، می‌توان گفت اندازه‌گیری دقیق بهبود یا بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور در طول زمان است.

گزارش (GDP) به چه نحوی است؟

(GDP) را به چهار روش اصلی می‌توان گزارش کرد. اولین نوع هر سه ماه است که به صورت Q1 و Q2 و Q3 و Q4 نشان داده می‌شود؛ ولی حتما متوجه شده‌اید که ارقام (GDP) به صورت ماهانه هم انتشار می‌یابد. دلیلش هم این است که شاخص (GDP)، اندیکاتوری اقتصادی است که با تاخیر زمانی همراه می‌شود، یعنی اینکه زمانی را باید برای جمع‌آوری و تحلیل و تنظیم برای تاثیرات فصلی درنظر گرفت. اندیکاتورهای تاخیری اقتصادی را نباید با اندیکاتورهای تاخیری تکنیکال اشتباه گرفت.

ارقام (GDP) را معمولا به صورت سه ماهه (QoQ) یا سالانه (YoY) منتشر می‌کنند. تصویر زیر تغییرات درصدی را در (GDP) واقعی نشان می‌دهد (QoQ):

گزارش (GDP)

GDP واقعی، نشانگر بهتر و دقیق‌تری برای تولید/خروجی است، چونکه تاثیرات قیمت‌های بالاتر در کالاها و خدمات کلی در اقتصاد را حذف می‌کند

سه رقم متفاوت برای هر گزارس سه ماهه وجود دارد:

  1. رقم پیش‌بینی شده
  2. برآورد ثانویه
  3. و رقم نهایی GDP

رقم پیش‌بینی شده تاثیر بیشتری نسبت به دو رقم دیگه در دیدگاه یک تریدر دارد، آن دو رقم دیگر بهبود و بهینه‌سازی‌های بیشتری نسبت به رقم اولیه دارد. عوامل موثر سازنده GDP را می‌توان زودتر از انتشار آن مشاهده (به صورت جداگونه) کرد، در نتیجه انتشار GDP  شُک کمتری در بازار در مقایسه با مثلا شاخص اشتغال بخش غیرکشاورزی (NFP) دارد.

با این حال، به خاطر داشته باشید که برای اقتصادهای بزرگ، رقم‌های تخمینی رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) که باهم 0.3 یا 0.2 درصد تفاوت دارند، می‌تواند نشان از میلیاردها دلار داشته باشند که ممکن است دیدگاه‌های متفاوتی را در مورد وضعیت اقتصادی به دنبال داشته باشد و منجر به افزایش نوسانات پس از انتشار داده‌ها شود.

تولید ناخالص داخلی (GDP)

رشد (GDP) و تاثیرات آن (چه سیگنال‌هایی می‌دهد)

وضعیت اقتصادی به شدت توسط دولت‌ها و بانک‌های مرکزی نظارت می‌شود. هنگامی که رشد اقتصادی (GDP) راکد است یا از نظر فنی اقتصاد در حالت رکود قرار دارد، سیاست‌های بانک مرکزی تغییر می‌کند و «سازگارانه‌تر با شرایط» می‌شود؛ نقدینگی (liquidity) فراهم می‌کند و نرخ‌های بهره را کاهش می‌دهد. همچنین مخارج (میزان خرج کردن) دولت هم غالبا افزایش پیدا می‌کند. در دوران رونق اقتصادی، بانک‌های مرکزی به دنبال تسلط و به دست گرفتن اوضاع در اقتصادهای تورمی بیش از حد می‌شوند و سیاست‌های پولی ماهیت «انقباضی» بیشتری پیدا می‌کنند و نرخ‌های بهره را افزایش می‌دهند، در این مواقع دولت‌ها اغلبا هزینه‌ها (میزان خرج کردن) را کاهش می‌دهند.

تریدرهای ‌کلان (ماکرو) بلندمدت می‌توانند هنگام برنامه‌ریزی برای ستاپ‌های ترید، تحلیل کنند که آیا اقتصاد در وضعیت رونق، رکود یا فاز انتقالی قرار دارد.

ارزهای مرتبط با بانک‌های مرکزی که «هاوکیش-hawkish » (پیروی سیاست‌های پولی انقباضی) هستند، در آغاز چرخه افزایش نرخ بهره مورد توجه قرار می‌گیرند و ارزش آن‌ها افزایش می‌یابد. در حالی که ارزهای مرتبط با بانک‌های مرکزی که «داویش-dovish» (پیروی سیاست‌های پولی انبساطی) هستند، در آغاز چرخه کاهش نرخ بهره، مورد توجه قرار می‌گیرند و ارزش آن‌ها کاهش می‌یابد.

در رابطه با بازار سهام، نرخ‌های بهره پایین‌تر، دسترسی افراد و مؤسسات را به اعتبار (پول) با نرخ‌های پایین آسان‌تر می‌کند و از این اعتبار می‌توان برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده کرد. علاوه بر این‌ها، نرخ‌های پایین‌تر بهره به معنای حداقل بهره بانکی است که برای جریان‌های نقدی شرکت مفید واقع می‌شود؛ در نتیجه به ارزش سهام بالاتری می‌رسد. برای داشتن درکی بهتر و عمیق از بازار سهام، بخش جامع آموزشی ما برای «درک بورس» را بخوانید.

علاوه بر این‌ها، ‌تریدرها اغلب می‌توانند از لحن و نوع زبانی که روسای بانک‌های مرکزی مختلف در کنفرانس‌های مطبوعاتی استفاده می‌کنند، سرنخ‌هایی در مورد جهت‌گیری سیاست‌های پولی در آینده دریافت کنند. این کنفرانس‌های خبری، پس از تصمیم‌گیری‌ها و انتشار ارقام نرخ بهره برگزار می‌شوند.

می‌توانید تاریخ‌های مهم مربوط به جلسات بانک‌های مرکزی اصلی را در تقویم‌های اقتصادی پیدا بکنید.

GDP : عوامل موثر و تاثیرگذار بر رشد

از دیدگاه اقتصادی، مولفه‌های اصلی رشد را می‌توان در دسته‌بندی‌های کلی زیر برشمرد:

  • مصرف
  • سرمایه‌گذاری
  • هزینه‌های دولت
  • صادرات خالص (Net)

(GDP) نهایی: مصرف + سرمایه‌گذاری + مخارج دولتی + صادرات خالص

مصرف به معنای مبادله روزانه پول برای کالاها و خدماتی مانند خرید مواد غذایی یا مثلا پرداخت هزینه‌های ارائه‌دهنده سرویس‌های اینترنتی است. سرمایه گذاری به معنای سرمایه‌گذاری محلی خصوصی یا مخارج نشات‌گرفته از سرمایه‌های دیگر است؛ به عنوان مثال، کسب‌وکارها برای افزایش بهره‌وری و بیشتر کردن اشتغال، مجدداً در کسب‌و‌کار سرمایه‌گذاری می‌کنند.

دولت‌ها برای زیرساخت‌ها، تجهیزات و حقوق کارمندان دولت پول خرج می‌کنند و این هزینه‌های کلی در مواقعی که مخارج عمومی و سرمایه‌گذاری‌های کسب‌وکارها کاهش می‌یابد، قابل‌توجه به نظر می‌رسند. صادرات خالص، حاصل تفریق ارزش کل صادرات از ارزش کل واردات است و نتیجه آن، تجارت بین‌المللی است.

شاخص‌های اصلی و پیشرو اقتصادی برای رشد.

رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، تنها نشانه وضعیت اقتصادی نیست. در حالی که تولید ناخالص داخلی ذاتاً با تاخیر همراه است، ‌تریدرها می‌توانند شاخص‌های اقتصادی دیگری را مدنظر قرار دهند که می‌توانند بینش و درکی از وضعیت بخش‌های مختلف اقتصاد حتی قبل از انتشار داده‌های تولید ناخالص داخلی ارائه دهند.

انتشار داده‌های ‌دیگر که پایین‌تر اشاره شده است، قبل از انتشار داده‌های تولید ناخالص داخلی، می‌توانند به نحوی وضعیت کلی اقتصادی را روشن کنند.

  • پروانه‌های ساخت جدید (New building permits): این شاخص، تغییرات در تعداد پروانه‌های ساختمانی جدید صادرشده توسط دولت را می‌سنجد. پروانه های ساختمانی یک شاخص کلیدی برای تقاضا در بازار مسکن است و بازار مسکن/ساخت‌وساز نزدیکی زیادی با وضعیت کلی اقتصاد دارد.
  • اعتبار مصرف‌کننده (Consumer credit): این شاخص، ارتباط نزدیکی با مخارج مصرف‌کننده و اعتماد دارد. افزایش میزان بدهی معمولاً نشان‌دهنده قدرت اقتصادی است؛ زیرا بانک‌ها در صدور اعتبارهای جدید پولی احساس راحتی می‌کنند (دست‌شان باز است). از طرف دیگر، مصرف‌کنندگان از نظر مالی به اندازه کافی ثبات دارند که بتوانند بازپرداخت‌های ماهانه را انجام دهند.
  • خرده فروشی (Retail sales): معیاری اولیه از هزینه‌های مصرف‌کننده در نظر گرفته می‌شود که بخش قابل‌توجهی از کل فعالیت‌های اقتصادی را به خود اختصاص می‌دهد.
  • ضریب اعتماد مصرف‌کننده (Consumer confidence): این شاخص، میزان اعتماد مصرف‌کننده را با توجه به فعالیت‌های اقتصادی جاری اندازه‌گیری می‌کند. این یک شاخص مهم و پیشرو (پیش‌نگر) است، زیرا می‌تواند مخارج مصرف‌کننده را پیش‌بینی کند که نقش مهمی در کل فعالیت‌های اقتصادی ایفا می‌کند. قرائت‌های بالاتر (هرچه اعداد بالاتر باشد) نشان‌دهنده خوش‌بینی بیشتر مصرف‌کننده است.
  • شاخص ISM Manufacturing/services PMI (در واقع با ISM/PMI) شناخته می‌شود: مدیران بخش خرید در هر شرکتی، جدیدترین و مرتبط‌‌ترین بینش را نسبت به دیدگاه شرکت خود در اقتصاد دارند و بنابراین شیوه و کلیت احساس آن‌ها نسبت به شرایط اقتصادی، ارزش و سنگینی زیادی دارد. مقدایرر بالای 50 نشان‌دهنده خوش‌بینی است در حالی که مقادیر زیر 50 بدبینانه تلقی می‌شوند.

مقالات مرتبط

پاسخی ارسال کنید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

شبکه‌های اجتماعی

0FansLike
2FollowersFollow
0SubscribersSubscribe

آخرین مقالات